MANA MANHWA | وب ترجمه مانهوا ، مانها و مانگا

MANA MANHWA | وب ترجمه مانهوا ، مانها و مانگا

وب ترجمه مانهوا ، مانها و مانگا

مانها ها ( 7 ) : 

مانهوا ها ( 13 ) :


تعداد کار های ترجمه شده : 28

تعداد چپتر های ترجمه شده : 106

  • درودد D:❤️ ، امیدوارم که خوب باشیدد D:❤️
    همونطور که مشاهده میکنیدد ، این هفته قراره 4 قسمت ترجمه شهه D:❤️
    دوشنبه ، مانهای ملاقات با همسرم که در واقع فنم هم هست  ، سه شنبه ، مانهوای 11336 و چهارشنبه ، قسمت دهم یکی از مانهواهای مورد علاقه ی خودم ، ینی پری دریایی مورد علاقه من تو بلاگفا و بلاگ ایکس قرار میگیرهه  D:❤️
    و اخرین کار این هفتهه که عکسشو روی برنامه هم میبینیدد ، یه مانهوای جدیدهه ، "من یه عروسکم ولی شرور بهم خیلی وابستست" که به شخصه خیلیی دوسش دارمم و بسیار پیشنهاد میشه که بخونیدشش D:❤️
    اگه کاری هست که دوست دارید برای هفته ی دیگه ترجمه کنیم ، اسم انگلیسیشو تو کامنتای وب بلاگفا یا گفتمان بلاگ ایکس بفرستیدد . 
  • راستی ! بنظرتون اسمش مانهوای جدیدو "این یه عروسکه ولی شرور خیلی بهش وابستست " ترجمه کنم یا "من یه عروسکم ولی شرور خیلی بهم وابستست"؟ 

جدید ترین قسمت : قسمت 1

در تاریخ 1404/04/14

نام ها : I'm a Villainess, but I Won't Live Like One , 악녀지만, 그렇게 살지 않겠습니다 , I May Be a Villainess, But I Won’t Live My Life that Way

ژانر : عاشقانه ، برشی از زندگی ، فانتزی

نوع : مانهوا 

شروع ترجمه در : شنبه چهاردهم تیر ۱۴۰۴ 

تعداد چپتر های منتشر شده : ۱۴

تعداد چپتر های ترجمه شده : ۱

خلاصه :
بیانکا بانوی اشرافزاده ای بود که تنها ارزوش ازدواج با یه دوک و داشتن یه زندگی لاکچری تا اخر عمرش بود . با اینحال ، همه چی بعد از دیدن اون کتاب ، تغییر میکنه . کتابی که اونو به عنوان شروری معرفی کرده بود که نامزدش با یه دختر رعیت بهش خیانت میکنه و در نهایت هم توسط نامزدش کشته میشه . بعد یه مدت ، بیانکا متوجه میشه که اتفاقات داخل کتاب در حال به واقعیت پیوستنن ، و خب ، کی همچین پایانی رو دوست داره ؟ داستان بیانکا و کارهایی که برای تغییر سرنوشتش انجام میده . بنظرتون اون موفق به تعییر سرنوشتش میشه ؟

 

برای خواندن این مانهوا به ادامه مطلب مراجعه کنید

 

جدیدترین قسمت : قسمت ۲

نام ها : Flowers Are Bait ,  꽂은 미끼야
ژانر : عاشقانه ، درام ، فانتزی 
نوع : مانهوا 

شروع ترجمه در : دوشنبه دوم تیر ۱۴۰۴ 

تعداد چپتر های منتشر شده : ۳۰ 

تعداد چپتر های ترجمه شده : ۲


خلاصه :
"هیچوقت بیدار  نشو ... خواهش میکنم !! " . سو یئون ، به طور مخفیانه یه بیمار غیرعادی رو تو بیمارستان گل و گیاهش ، " بیمارستان درخت صنوبر" بستری کرده ؛ مردی که دو ساله تو کماست . اون همیشه ارزوی یه زندگی ارومو داشته . ولی با این وضعیت ، همچین چیزی غیر ممکنه . تمام کاری که سو یئون میتونه برای حفظ زندگی ارومش کنه ،  دعا کردن و امیدوار این بودنه که اون هیچ وقت بیدار نمیشه . با این حال ،  اون بالاخره چشماشو باز کرد ...
" تو فرد مهمی برام هستی یا ... کسی که بدون معطلی میکشمش ؟  " مرد بدون هیچ حافظه و حس منطقی ، به اون خیره شده بود و این باعث شد که سو یئون ، یک اشتباه جبران ناپذیرو مرتکب شه . دروغ به مردی که بعد چال کردن جسد مقتول ، قصد به قتل رسوندن اونو داشته .... "مـ.من همسرتم وون چائه وو !! "

 

برای خواندن این مانهوا به ادامه مطلب مراجعه کنید

 

شب سایه ها

mana manhwa mana manhwa mana manhwa · 14 شهریور ·

درخواستی

جدیدترین چپتر : چپتر ۱

نام ها : 그림자의 밤, Geurimjaui bam , Night of Shadows
ژانر ها : اکشن ، فانتزی ،  ماوراء طبیعی ،  درام ، زندگی مدرسه 
نوع : مانهوا

شروع ترجمه در : چهار شنبه چهاردهم شهریور ۱۴۰۳ 

تعداد چپتر های منتشر شده : ۵۱ 

تعداد چپتر های ترجمه شده : ۱

خلاصه :
رویا ها میان و بعد یه مدت میرن ، ولی کابوس ها چی ؟
اریوم یه دفتر داره که توش کابوسا و پیشبینیاش که معمولا به طور وحشتناکی به واقعیت تبدیل میشنو مینویسه
ولی چی میشه اگه اون خواب های نوشته شده ای رو تو اون دفتر پیدا کنه که خودش ننوشته ؟
اون موقع ست که اون نوشته ها شروع به واقعیت پیوستن تو دبیرستانش میکنن و افرادی که مثل اون توانایی های خاص دارن تو واقعین ظاهر میشن . اینجاست که اریوم باید اون خوابارو به یاد بیاره که بتونه خودشو بقیه رو از این کابوس نجات بده

 

برای خواندن این مانهوا به ادامه مطلب مراجعه کنید

جدیدترین چپتر : چپتر ۳ 

در تاریخ 1404/04/14

نام ها :  인형인데, 폭군이 집착합니다 / It's a Doll, but the Tyrant Is Obsessed With It / The Tyrant Is Obsessive With Me, a Doll / 人形ですが暴君に執着されています / La Poupée du tyran 

ژانر ها : فانتزی ، ایسکای ، عاشقانه ، درام 

نوع : مانهوا 

شروع ترجمه در : سه شنبه دوم مرداد ۱۴۰۳

تعداد چپتر های منتشر شده : ۱۸

تعداد چپتر های ترجمه شده : ۳

خلاصه : 

" تو واقعا کلویی ای ؟ نه ، تو کی هستی ؟ " 

شخصیت اصلیا تو همه ی رمانایی که خوندم ، به عنوان یه ادم ، حیوون یا کلا یه چیز زنده تناسخ میکردن . پس چرا منه فلک زده رفتم تو یه عروسک !؟ 

عروسکه یه بچه ی گوگولیه مهربون که بهم برسه هم نه ، شدم عروسک شرور داستان ، در ضمن ، شکستنیم هستمو اخرش میوفتم خورد میشم و سر شرورم به باد میدم و با این شانسی که دارم ، دفعه ی بعدشم میشم قوطی نوشابه و از تولید تا زندگی تو سطل اشغالو تجربه میکنم ! پس نمیخوام بمیرمم ! 

برای همین ، باید شرورو ادم کنم که کسی نخواد بکشتش و منم نشکنم . اولین قدم برای اینکار ، تکون دادن دست پای این عروسکه ...

 

برای خواندن این مانهوا به ادامه مطلب مراجعه کنید